:: بازدید از این مطلب : 153 نوشته شده توسط : رزمنده
مقایسه ترکیه با ایران در آستانه انقلاب اسلامی
:: بازدید از این مطلب : 239 نوشته شده توسط : رزمنده
سند تازه از شرافت سران فتنه! وزیر صهیونیست رژیم پهلوی و قائم مقام حزب رستاخیز می گوید: جنبش سبز، سران خود را که از درون جمهوری اسلامی بودند تغییر داده و ساخته است بنابراین از نگاه ما اشکال اساسی در آنها دیده نمی شود!
داریوش همایون مدتی سخنگوی دولت جمشید آموزگار هم بود و به اعتبار میزان سرسپردگی به رژیم دیکتاتوری و کودتای پهلوی، به قائم مقامی حزب شاه ساخته رستاخیز منصوب شد. وی که طی چند ماه اخیر چندین بار از فتنه گرانی چون موسوی و کروبی و خاتمی با ذکر نام ستایش و حمایت کرده، در مصاحبه با سایت ضدانقلابی تهران ریویو می گوید: جنبش سبز توانست سران خود را که از درون رژیم برخاستند، با این که بسیار سنتی هم بودند، تغییر دهد و بسازد. جنبش سبز در جناح به اصطلاح اصلاح طلب نفوذ کرد که توانست آن آبروریزی ها را برای رژیم راه بیندازد. البته به سران جنبش، رهبران نمی گویند، بلکه می گویند راهبران]![ حتی خود آنها هم می گویند ما رهبر جنبش سبز نیستیم. من اشکال اساسی در رفتار و گفتار سران جنبش سبز در داخل ایران نمی بینم. وقتی از بیرون به اینها نگاه می کنم می بینم که آنها نسبت به بسیاری از کسانی که در بیرون ادعای رهبری دارند یا دیگران سعی می کنند از آنها رهبر جنبش بسازند، انحرافات بسیار کمتری دارند. :: بازدید از این مطلب : 195 نوشته شده توسط : رزمنده
رییس کمیسیون امور شوراها در مجلس:
سران فتنه به راحتی مشمول گذشتمردم نمیشوند
حجت الاسلام روح الله حسینیان گفت: سران فتنه باید بدانند مردم متوجه هستند کسانی که نقشی در فتنه داشتند و خودشان یکی از سران بودند به این راحتی نمیتوانند با رنگ عوض کردن و تغییر فرقه مشمول گذشت و بخشش مردم شوند. رییس کمیسیون امور شوراها و سیاست داخلی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی برنا، با اشاره به تاکتیکهای اصلاحطلبان برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور گفت: یکی از روشهایی که اخیرا اصلاحطلبان در پیش گرفتهاند این است که خاتمی در حال بازسازی خود است. :: بازدید از این مطلب : 224 نوشته شده توسط : رزمنده
واکنش آمریکا به دستگیری زن آمریکایی درایران
وزارت امور خارجه آمریکا در واکنش به دستگیری یک زن آمریکایی که به اتهام جاسوسی در مرز ایران-ارمنستان دستگیر شد اعلام کرد که هیچ اطلاعاتی در این زمینه ندارد.
به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس، "فیلیپ کرولی " سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفت: ما هیچ اطلاعاتی نداریم تا این رویداد را تایید کنیم. زن آمریکایی ۵۵ سالهای به نام "حال تالایان " که در بین دندانهای خود تجهیزات جاسوسی (میکروفون) کار گذاشته و بدون ویزا از ارمنستان وارد ایران شده بود، توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. کرولی در عین حال گفت که ما با مقامات ارمنستان و سوئیس (حافظ منافع آمریکا در تهران) تماس گرفتیم و نه ایران و نه ارمنستان هیچ سابقهای از عبور یک شهروند آمریکایی یا تلاش برای عبور از مرز ایران-ارمنستان گزارش ندادهاند. مقامات ارمنستان پیش از این اعلام کرده بودند که کسی با نام فوق وارد ارمنستان نشده است. این زن آمریکایی ۵۵ ساله در حالی بدون ویزا از خاک ارمنستان وارد ایران شده بود که در بین دندانهای خود تجهیزات فنی جاسوسی (میکروفون) کار گذاشته بود و توسط مأموران امنیتی دستگیر شد. این جاسوس آمریکایی بعد از دستگیری توسط ماموران امنیتی کشورمان مدعی شد که اگر جمهوری اسلامی ایران او را به ارمنستان تحویل دهد، توسط نیروهای امنیتی این کشور کشته میشود. :: بازدید از این مطلب : 194 نوشته شده توسط : رزمنده
بالاترین چه سایت هایی را فیلتر کرد؟به نقل از هامون نیوز: دامنه اعتراضات کاربران بالاترین نسبت به عملکرد عجیب و غریب این سایت نه تنها تمامی ندارد بلکه هر روز دارد شکل و شمایل جدیدتری به خود میگیرد. بالاترین هر روز سایتهای جدیدتری را ممنوع میکند. یکی از کاربران بالاترین درباره ماجرای ارسال خبر خود به بالاترین چنین نوشته است...
گویا دامنه اعتراضات کاربران بالاترین نسبت به عملکرد عجیب و غریب این سایت نه تنها تمامی ندارد بلکه هر روز دارد شکل و شمایل جدیدتری به خود میگیرد. بالاترین هر روز سایتهای جدیدتری را ممنوع میکند. یکی از کاربران بالاترین درباره ماجرای ارسال خبر خود به بالاترین چنین نوشته است: «حدود یه هفته پیش یه خبر از جهان نیوز رو خوندم و خوشم اومد و خواستم تو بالاترین بذارم . دیدم نوشته ارسال لینک از سایت مورد نظر شما به دلیل کپی کاری و نقض کپی رایت در بالاترین مجاز نیست… تا اینکه امروز خواستم از یورونیوز خبر بذارم دیدم نوشته ارسال لینک از سایت مورد نظر شما به دلیل سایت واسطه جهت ریدایرکت به سایت ممنوع شده در بالاترین مجاز نیست ... :: بازدید از این مطلب : 205 نوشته شده توسط : رزمنده
رقابت فائزه هاشمی با زهرا رهنورد
دیدار با مجرمان پروژه ناکام کودتای رنگی در ایران یکی از اقداماتی بود که در سال گذشته توسط میرحسین موسوی و مهدی کروبی صورت میگرفت اما پس از مدتی مورد انتقاد و حتی تمسخر حامیان خارجنشین این جریان واقع شد و به همین خاطر روز به روز کمرنگتر شد و اکنون این وظیفه به روی دوش زنان این جریان یعنی زهرا رهنورد و فائزه هاشمی گذاشته شده است. به گزارش شبکه ایران، فائزه هاشمی رفسنجانی هم به پروژه تخریب جمهوری اسلامی ایران با سوءاستفاده از احساسات مادرانه و عاطفی وارد شد. چندی پیش خبری درباره یکی از بازداشتشدگان وابسته به حزب منحله مشارکت که به اتهام دست داشتن در پروژه کودتای مخملی سال گذشته در زندان به سر میبرد، منتشر شد که حکایت از اقدام عجیب خانواده این فرد برای تهیه یک سناریو علیه ایران داشت. در آن زمان اگرچه "فاطمه عرب سرخی" هنوز در بازداشت به سر میبرد اما مسئولان بازداشتگاه با همراهی بسیار خوب خود، زمینه را برای ملاقات دختر خردسال او با مادرش فراهم کردند. مسولان حتی موافقت کردند تا خانم عرب سرخی بدون لباس زندان و در یک پانسیون مجزا به دیدار دخترش برود و یک نیم روز را با او بگذراند اما خانواده وی از دیدار محیا با مادرش ممانعت کردند. فعالان سیاسی این اقدام عجیب و البته معنادار خانواده فاطمه عربی سرخی را زمینهسازی برای سوءاستفاده رسانههای غربی و مخالف جمهوری اسلامی ایران ارزیابی کردند و این موضوع را سوءاستفاده از احساسات مادرانه برای تبلیغ علیه ایران عنوان کردند. با این حال، روز گذشته فائزه هاشمی رفسنجانی در اقدامی معنادار به دیدار فاطمه عرب سرخی و خانواده وی رفته و از او دلجویی کرده است! به گزارش شبکه ایران، فائزه هاشمی در دیدار با این متهم امنیتی، بازداشت او را "عجیب" نامیده و بدون اشاره به جلوگیری خانواده عرب سرخی از دیدار نوه با دخترشان، گفته است: این روزها شاهد اتفاق هایی هستیم غیر قابل باور. چه کسی در گذشته باور میکرد در نظام جمهوری اسلامی ایران، مادری را که فرزند دو ساله دارد، دستگیر کنند. البته این اقدام معنادار خانم هاشمی رفسنجانی علاوه بر شادمانی سایتهای وابسته به جریان فتنه، همراهی سران گروهک تروریستی منافقین را هم به دنبال داشته است و سایت رسمی این گروهک تروریستی با تیتر "حمله فائزه رفسنجانی به باند ولیفقیه ارتجاع!" به استقبال این مساله رفته است. گفتنی است دیدار با مجرمان پروژه ناکام کودتای رنگی در ایران یکی از اقداماتی بود که در سال گذشته توسط میرحسین موسوی و مهدی کروبی صورت میگرفت اما پس از مدتی مورد انتقاد و حتی تمسخر حامیان خارجنشین این جریان واقع شد و به همین خاطر روز به روز کمرنگتر شد و اکنون این وظیفه به روی دوش زنان این جریان یعنی زهرا رهنورد و فائزه هاشمی گذاشته شده است.
:: بازدید از این مطلب : 193 نوشته شده توسط : رزمنده
رسایی در گفتوگو با فارس مطرح کرد:
افشای حلقههای ارتباطی منافقین با موسوی در دومین شماره هفته نامه 9 دی
خبرگزاری فارس: مدیر مسئول هفته نامه 9 دی از افشای اسناد و حلقههای ارتباطی منافقین با موسوی برای اولین بار در مصاحبه این هفتهنامه با یک مقام امنیتی و اطلاعاتی خبر داد. حجتالاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران و مدیر مسئول هفته نامه 9 دی که در خصوص ویژگیهای دومین شماره این هفتهنامه که قرار است فردا منتشر شود، با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس گفتوگو میکرد، اظهار داشت: شماره دوم هفته نامه 9 دی، از فردا شنبه هجده دی ماه در 16 صفحه به صورت عمومی عرضه می شود. :: بازدید از این مطلب : 256 نوشته شده توسط : رزمنده
رئیسی در جمع خبرنگاران:
جنس ترور دانشمندان ایرانی، صهیونیستی است
خبرگزاری فارس:معاون اول قوه قضائیه با بیان اینکه جنس ترور اساتید ایرانی، صهیونیستی است، گفت:سوال اصلی برای ما ارتباط میان انتشار لیست دانشمندان ایرانی از سوی سازمان های بین المللی و ترور این افراد بعد از انتشار اسامی است. به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی معاون اول قوه قضائیه در حاشیه مراسم چهلمین روز شهادت استاد شهریاری و اولین سالگرد شهادت استاد علیمحمدی که در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، در جمع خبرنگاران با بیان اینکه شهادت این اساتید برایشان افتخار بزرگی است، اظهار داشت: این راهی را که این شهدا پیمودند، راه نورانی و انسان سازی است که برای شاگردان و بازماندگان آنها درس ایستادگی و مقاومت خواهد بود. :: بازدید از این مطلب : 241 نوشته شده توسط : رزمنده
مهاجرانی: نگفتم با مرگ سلمان رشدی مخالفم؛ گفتم نباید او را کشت!
"عطاءالله مهاجرانی" که ریاست اتاق فکر جریان آشوب در لندن را برعهده دارد، در مطلبی که در وبلاگ شخصی خود نوشته، ضمن فحاشی به سایتهای اصولگرا، تلاش کرده با بیان این مطلب که "من گفتم که به عنوان یک نظر با کشتن نویسنده به خاطر نوشته اش مخالف هستم" خود را از این مساله تبرئه کند. انتشار مطلب مطرح شده توسط وزیر ارشاد دولت اصلاحات در یک مصاحبه تلویزیونی مبنی بر حمایت از نویسنده مرتد کتاب توهینآمیز "ایات شیطانی" با واکنش او مواجه شده است. "عطاءالله مهاجرانی" که ریاست اتاق فکر جریان آشوب در لندن را برعهده دارد، در مطلبی که در وبلاگ شخصی خود نوشته، ضمن فحاشی به سایتهای اصولگرا، تلاش کرده با بیان این مطلب که "من گفتم که به عنوان یک نظر با کشتن نویسنده به خاطر نوشته اش مخالف هستم" خود را از این مساله تبرئه کند. مهاجرانی در ادامه یادداشت خود هم تلاش کرده تا فرمان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران درباره مرتد اعلام کردن سلمان رشدی را صرفا یک حکم فقهی که الزامی در اجرای آن نیست معرفی کند. گفتنی است مهاجرانی که در لندن زندگی میکند، در مصاحبهای که شبکه خبری العربیه چهارشنبه گذشته با وی داشت، در پاسخ به سئوال خبرنگار در خصوص فتوای امام خمینی و همه علمای بزرگ در خصوص مهدور الدم بودن سلمان رشدی به خاطر اهانت گستاخانه به پیامبر اکرم (ص) گفت: من مخالف کشتن سلمان رشدی هستم و معتقدم که باید هر فرد و ملتی به عقاید نویسندگان احترام بگذارد.
ابتکار خانم "ابتکار" برای تبرئه آشوبطلبان
معصومه ابتکار در مغالطهای آشکار گفت: شخصیتهای بارز و اثرگذار تسخیر لانه جاسوسی آمریکا نظیر میردامادی و امینزاده به خاطر پایمردی به راهی که هیچ وقت از آن جدا نشدند یعنی انقلاب 57 و انقلاب 58 در زندان هستند و این جای نگرانی دارد. این عضو دولت خاتمی در گفت وگو با سایت شبه اصلاح طلب جماران اظهار داشت: ما امروز به نقطه ای رسیده ایم که شخصیت های بارز و اثرگذار این جریان نظیر دکتر میردامادی و دکتر امین زاده در زندان هستند. عده ای اصرار دارند بگویند آن طیف پشیمان شده اند و این را انکار می کنند که بخش عمده ای از این جریان به طیف اصلاحات پیوند خورده است. از طرف دیگر کسانی که طیف اصلاحات را به وادادگی به غرب متهم می کنند، تحلیل شان بسیار سطحی است. چطور می شود جریانی که ریشه در چنین اقدامی دارد با گذر زمان بیاید و کاملاً در نقطه مقابل قرار بگیرد. وی گفت: دولت آقای خاتمی در طول دوران بعد از انقلاب تنها دولتی است که سه نفر از دانشجویان خط امام را به عنوان وزیر و معاون وزیر انتخاب کرد؛ مرحوم دادمان، مهندس بیطرف و من. هیچ کس این کار را نکرد. ما هم هیچ وقت مسئله لانه را انکار نکردیم. من کتابم را چاپ کردم. اگر قرار بر پشیمانی بود این موضوع را قایم می کردیم. چرا کتاب منتشر کنیم. دولت آقای خاتمی تنها کابینه ای است که رئیس جمهورش با افتخار این افراد را برمی گزیند و هیچ نگرانی و ابراز پشیمانی هم ندارد و البته این مسأله تکرار نشد. خانم ابتکار توضیح نداده که چگونه می توان به راه انقلاب اسلامی و دانشجویان پیرو خط امام (فاتحان لانه جاسوسی) وفادار ماند و در عین حال از حمایت های صریح و مکرر دولتمردان جبهه استکبار- که به همان رویه خصومت و زورگویی وتوطئه گری علیه ملت ایران ادامه می دهند- برخوردار شد. از دو حال خارج نیست؛ یا دولتمردان آمریکایی که طی 30 سال گذشته علی الدوام به شیوه های ترور و تحریم و فشار سیاسی- اقتصادی، آشوب آفرینی و تهدیدهای مکرر به حمله نظامی علیه ملت ایران متوسل شده اند، تغییر ماهیت داده اند که نداده اند یا اینکه جماعتی نظیر امین زاده و میردامادی چنان در نقشه و زمین استکبار عمل کرده اند که حمایت و ستایش و تمجید دشمنان را برانگیخته اند. اگر این طیف پشیمان نشده بودند علناً نمی گفتند ما دیگر نمی توانیم مقابل آمریکا بایستیم و بدتر از آن، تبدیل به پیاده نظام ناتوی فرهنگی و سازمان سیا در اجرای شبیخون فرهنگی و براندازی سیاسی نمی شدند. یعنی ملاقات آقای خاتمی با سوروس صهیونیست و سرمایه گذار کودتای مخملی و ارتباط عمیق برخی از مشارکتی ها و مجاهدین های فراری با مراکز رسمی براندازی در غرب، به معنای پایمردی با راه انقلاب است؟! و آیا عمل کردن به شیوه های آشوب و کودتایی که توسط گروهک های وابسته به سفارت از سال های آغازین انقلاب اجرا می شد و با انتشار اسناد لانه جاسوسی لو رفت، جز معنای خیانت و مزدوری می دهد؟ مگر خیانت گروهک هایی نظیر نهضت آزادی، جنبش خلق مسلمان، جبهه ملی و... غیر از همین روش هایی بود که جریان نفاق جدید مدعی اصلاحات طی دهه گذشته به ویژه یک سال اخیر به کار بست و خیابان را عرصه اردوکشی گروهک های ضدانقلاب کرد؟! گفتنی است که به قول حضرت امام(ره) تاریخ پر است از اینگونه خیانت ها. مگر برخی از کسانی که در جنگ صفین در رکاب علی(ع) بودند، روز عاشورا در سپاه عمر سعد به روی امام حسین(ع) تیغ نکشیدند؟!
این شرکت که فعالیت خود در ایران را مدیون دو تن از آقازاده ها و فعالان موثر در اغتشاشات 88 می باشد اخیرا 60 نفر نیروی جدید را از طریق سفارش های یک شرکت معروف مواد غدایی و وابسته به رژیم صهیونیستی به استخدام درآورده است.
ناگفتههاي قرارگاه سازندگي سپاه به روايت سردار وفايي * بيعرضگي و همراهي نخست وزير با كارشكنان جنگ
هشدار به رسانه های اصولگرا
منابع آگاه از تلاش یک جریان سیاسی برای شکل دهی نزاع،تقابل و سکوت رسانه ای میان رسانه های اصولگرا خبر می دهند.
یک منبع آگاه در گفتگو با«جوان آنلاین» ضمن بیان مطلب فوق گفت: این جریان در ابتدا به دو شکل رسمی و غیر رسمی در این زمینه اقدام خواهد کرد.در شکل رسمی این جریان با توجه به در قدرت بودن دارای سهمی از رسانه ها می باشد که حداقل مطلوب برای آن ها در این وضعیت ماندن در کمپین این جریان ،عدم سرویس دهی به جریان های مقابل و بازی در ساحت و عرصه سرآمدان این جریان می باشد. وی همچنین گفت:این جریان همچنین تلاش خواهد کرد که از میان رسانه های موجود به یارکشی پرداخته وآنان را با خود همراه سازد. این منبع آگاه در بخش دیگری از سخنان خود به شیوه غیر رسمی این جریان سیاسی اشاره کرد و اظهار داشت:ازدیگر سو در فضای غیر رسمی نیز تلاش برای برای راه اندازی سایت های مختلف و برخی پایگاه های خبری از جمله تلاش های این جریان می باشد.به بیان دیگر این جریان انحرافی تلاش دارد صحنه نیروهای رسانه ای را با برخی ناهمواری روبرو سازد. وی در این زمینه ایجاد نزاع سیاسی و مجادلات کلامی میان رسانه های اصولگرا،تشدید فعالیت سامانه های پیامکی،فشار به برخی رسانه های اصولگرا به علت عدم همراهی با این جریان سیاسی،تغییر رفتار برخی رسانه ها را و...را ازجمله تلاش این جریان انحرافی ذکر کرد و نسبت به عملیاتی شدن این طراحی به رسانه های اصولگرا هشدارداد. اقدامات مجرمانه مدیر سایت های مستهجن + فیلم
در پی برخی شیطنت ها و شانتاژهای رسانه ای و تبلیغی که با محوریت همسر یکی از سران اصلی سایت های مستهجن فارسی صورت گرفته و تا کنون نیز ادامه دارد، مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری سکوت را شکست و بیانیه ای صادر کرد.
متن کامل بیانیه تحلیل این مرکز به شرح ذیل است: بسم الله الرحمن الرحیم سالهاست که ملت ایران شاهد تلاش استعمار و دنبالههای داخلیاش برای سست کردن ایمان فرزندان خود است؛ سالهاست که غربیان و غربزدگان برای مقابله با قدرت چشمگیر نظام اسلامی و در پی شکست در جنگ سخت، رویکرد نرم را در جنگ به کار گرفتهاند تا فرهنگ لیبرالی – اومانیستی خود را به خانههای ایرانیان بیاورند و انسانمحوری و خودپرستی را جایگزین پروردگار یکتا، ارزشهای معنوی و اعتقادات الهی نمایند. در این مسیر، راههای گوناگون را آزمودند و در نهایت آن چه هدف گرفته شد، جوان، اخلاق و اعتقادات جوان بود و صحنه این تقابل نابرابر هم فضای مجازی و اینترنت. با ورود اینترنت؛ این بازیگر پرقدرت ناخوانده به کشور و رشد، گسترش و نفوذ آن به تمام ابعاد زندگی فارغ از قابلیتهای شگفتانگیز این پدیده و فرصتهای بسیاری که با ظهور این ابزار در اختیار بشر قرار گرفت، نبردی در آن روی داد و مهاجمان این نبرد، بی رحمانه و با شقاوت انسانیت انسان را نشانه گرفتند. شبکههای تولید و انتشار محتوای ضد اخلاقی و ضد دینی در پناه اتاق فکرهای منسجم و هوشمند با تمام توان حریم مقدس خانواده و ارزشهای اصیل آن که سابقهای دیرین در فرهنگ اسلامی مردم ایران زمین دارد را هدف قرار دادند. در روزهای آخر اسفند ماه سال 1378 مرکز بررسی جرائم سازمان یافته پس از مدتها انجام فعالیتهای فنی و اطلاعاتی خبر از انهدام شبکهای از سایتهای تولیدکننده محتوای مستهجن و ضد دینی در اینترنت و دستگیری عوامل اصلی و مدیران فنی و محتوایی آنها را داده و در پایگاه اطلاع رسانی خود، "گرداب" تحت نام شبکه مضلین در پنج شماره به معرفی عناصر و عوامل اصلی مؤسس و گرداننده سایت های مذکور پرداخت. یکی از عوامل اصلی گرداننده شبکههای یادشده، متهم شبکه مضلین2 سعید ملک پور با نام مستعار سیاوش حسینخانی است. او اقدام به ثبت دامینهای مختلف برای عبور از فیلترینگ جمهوری اسلامی نموده و شبکه مستهجن تحت اختیار او با جذب بیش از 300.000 کاربر ثبتنام شده و تعداد بسیار زیاد بازدیدکننده (چند صد هزار) روزانه فعالیت کرده و تنها سایت آویزون روزانه 20 تا 40 هزار بازدیدکننده داشته است. وی با راهاندازی سایت آویزون و حجم فعالیتهای این سایت 20 مدیر ارشد از بین کاربران سایت انتخاب و بهکار گرفته بود، که همگی در مدیریت سایت نقشی فعال ایفا میکردند. ملک پور پس از دستگیری به راهاندازی و ثبت 13 سایت، وبلاگ و دامین مستهجن اعتراف کرد که در آنها خاطرات مستهجن فارسی، خاطرات مستهجن انگلیسی، عکس مستهجن ایرانی، عکس مستهجن خارجی، طنز مستهجن، ویدئو وکلیپهای مستهجن، پادکست (شامل فایلهای صوتی مستهجن، طنز و اخبار آویزون) منتشر نموده و انجمنهای گفتوگوی سکسی به راه انداخته بود. گفتنی است تنها سایت آویزون از تاریخ 17/2/1385 لغایت 29/12/1387 در مجموع بیش از 22 میلیون نفر بر اساس IP بازدید داشته است و جمع کل صفحات بازدیدشده به بیش از 300 میلیون صفحه بالغ شده است. بیش از 50 درصد کاربران نیز به طور مستقیم (direct traffic) به سایت ورود کردهاند. (آمارهای ارائه شده در زمان فیلتر بودن سایت روی داده و از اکانت اختصاصی google analytics مربوط به سایت مزبور به دست آمده است.) آمار تکان دهنده ذکر شده متضمن نکاتی چند است که لازم است مورد اشاره قرار گیرد: 2. ورود مستقیم بیش از 50 درصدی به سایت آویزون، گویای این نکته نیز هست که اغلب جستجوهای کاربران با موضوعات متفاوت حتی با کمترین تشابه به این سایت منتهی شده و بنابراین بر اساس شیطنت موتورهای جستجو، کاربران به این سایتها و اختصاصا به سایت آویزون هدایت میشدند. 3. دیگر آنکه در بازه زمانی مورد اشاره، شرکتهای ارائه دهنده سرویس اینترنت که از قوانین فیلترینگ تخلف میکردند به موضوع مورد اشاره دامن زده و زمینه شیوع سریع محتوای مجرمانه را فراهم میآوردند. 4. کاربران فارسی زبان خارج از کشور که به سایت مراجعه میکردند نیز در این آمار محاسبه شدهاند. برخی عناوین فعالیت این سایت و دیگر سایتهای عضو شبکه مضلین به شرح زیر است: خلاصهای از اقدامات مدیران تحت فرمان ملک پور اقدامات صورت پذیرفته به وسیله این گرگهای انسان نما، البته اعتراضات گسترده ایرانیان خارج از کشور را نیز برانگیخت. کشورهای حاشیه خلیج فارس هم به محتوای سایتهای شبکه مضلین و پدیده خرید و فروش فیلمها و کلیپهای مستهجن ایرانی و نمایش نقض حریم خصوصی در تصاویر منتشر شده در کشورهای خود واکنش نشان داده و مقالاتی پیرامون آن به رشته تحریر در آمد. عملکرد مدیران سایت آویزون در انتشار تصاویر برهنه دختران و بانوان ایرانی از جمله فعالیتهایی بود که شالوده بسیاری از خانوادههای ایرانی را سست کرده و باعث از هم پاشیدن خانوادههایی شد که مورد سوءاستفاده قرار گرفته بودند. با توجه به مطالب پیش گفته، نظر ملت فهیم ایران را به تنها بخشی از گفتههای تکاندهنده سعید ملک پور جلب میکنیم: 2. پس از مدتی خواستیم کاری کنیم که قابلیت پخش مطالب برای کسانی که اهل اینترنت نیستند هم وجود داشته باشد. صحبت کردیم با مدیران و به این نتیجه رسیدیم که داستانها و فیلمها و عکسهایمان را تبدیل کنیم به فرمتهایی که قابل انتشار در موبایل باشد... خیلی هم موفق بود. 3. بعد از اشاعه مرحله مستهجننگاری و هرزهنگاری گفتیم بیاییم اعتقادات مذهبی را تمسخر کنیم. مراسم مذهبی و شمایل مذهبی بود که عکسهای مستهجن روی آنها قرار میدادیم و حتی در نوشتار مراسم مذهبی را مسخره میکردیم و هدف، ضربه زدن به اعتقادات مذهبی و دین مردم به خصوص جوانان بود. وقتی اعتقادات مذهبی یک جوان از بین برود، برای خیلی کارهای دیگر آماده میشود. 4. یکی از روشهایی که برای تولید تصاویر مستهجن و هرزهنگاری استفاده میکردیم، وبکم افراد را با یکسری نرمافزارهایی که از کانادا یا انگلیس خریداری کردیم، هک میکردیم. وبکم میتواند چیزهایی که در اتاق خواب است را نشان دهد. وقتی ما وبکم را هک میکردیم طرف فکر میکرد کامپیوترش خاموش است ولی وبکمش روشن میماند یا ما روشن میکردیم و میتوانستیم خیلی چیزها را ببینیم. خیلی چیزهای مستهجن یا چیزهایی که مربوط به حریم خصوصی بود این طوری در میآوردیم و روی سایت قرار میدادیم. 5. سایتی زدم که حتی شرمم میشد به صمیمیترین دوستم نشانش دهم و حتی شرمم میشد به همسرم بگویم چنین سایتی میروم نه اینکه صاحبش هستم. 6. اگر از بیرون بخواهم به سعید ملکپور یا سیاوش حسینخانی نگاه کنم هیچ رحمی نمیکنم . میگویم مفسد فیالارض است و باید اعدام شود. اکثر آسیب دیدگان و مخاطبان در داخل و خارج از کشور حمایت خود را از اقدام مرکز بررسی جرائم سازمان یافته اعلام کردند و پیامهای دریافتی از سوی مخاطبان نیز حاکی از درخواست اشد مجازات برای عاملان این قتلعام فرهنگی است. در این حال باید گفت ترحم بر این راهزنان دین و فرهنگ، مصداق بارز ترحم بر پلنگ تیز دندان و عاقبت آن است. چه کسی است که از شنیدن توهین به قرآن و ائمه، ترویج مسائل قبیحی مانند همجنسگرایی، سکس ضربدری و چندنفره، تبلیغ فروش دختران ایرانی، هک وبکمها و فیلمبرداری مخفیانه از حریم خصوصی افراد و اقدامات شنیع دیگری که بر قلم شرم است نگارش آنها، بر خود نلرزد؟ کدام وجدان منصف و بیداری میتواند به راحتی از کنار آنچه بر جوانان بیآلایش این مرز و بوم پس از مشاهده این سایت ها رفته است، بگذرد؟ جملاتی که در ادامه ملاحظه میفرمایید، بخشی از حجم عظیم پیامهای ارسال شده به سایت گرداب از سوی مخاطبان سایتهایی است که انسانیت و شرافت را یکجا به حراج گذاشتند: چگونه است که چندصد صفحه گفتههای تکاندهنده ملکپور در راهاندازی و مدیریت سایتهای مستهجن و سیل عظیم نظرات کاربران در دام افتاده که تنها بخشی از آنها در قسمت نظرات شبکههای مضلین سایت گرداب منعکس شده و... به هیچ انگاشته شده و با مظلومنمایی از متهم و انکار تمام آنچه از وی به طور مستند موجود است، پاسداران حریم جامعه و خانواده را متهم به نقض حقوق شهروندی مینماید؟ چگونه است که قرار دادن تصاویر مستهجن روی عکس مراسم عزاداری اباعبدالله و شمایل مذهبی، ترویج سکس با محارم، آموزش سکس با حیوانات، انتشار هزاران داستان، عکس و کلیپ مستهجن نقض حقوق جامعه و شهروندان آن اعم از جوانان پاک این سرزمین نیست، اما برخورد با مفسدین فیالارض و آسیبزنندگان به نهاد خانواده اینگونه مورد هجوم قرار میگیرد؟ ملکپور و سایر متهمین شبکههای مضلین در رأس جریانی قرار گرفته بودند که به تجاریسازی سکس مشغول بوده و به اذعان خود از آن کسب درآمد میکردند. این با کدامین منطق منطبق است که مرتکب جرم به اعمال غیرانسانی و غیراخلاقی خود اعتراف نماید و تمام اسناد فنی موجود و ضبط شده نیز با اظهارات وی مطابقت نماید، اما پس از دوسال از سپری شدن موضوع نزدیکان وی مدعی شده و با هوچیگری، شانتاژ و مصاحبه با رسانههای بیگانه که عداوت آنها با مردم ایران در تمام این سالها بر همگان روشن شده با دروغپردازی سعی در به حاشیه راندن اصل ماجرا و انحراف افکار عمومی داشته باشند؟ خانم افتخاری در پیگیری پرونده مجرمانه همسر خود برای تحت فشار گذاردن ایران، با نخست وزیر کانادا ملاقات کرده و از وی درخواست حمایت میکند. وی همچنین با اشاره ملکپور به برقراری ارتباط با فعالان حقوق بشر و جلب حمایت آنان، هدایت میشود. در نتیجه این اقدام، به اصطلاح فعالان مدافع حقوق بشر ایران از سعید ملکپور، یک مستهجننگار ضد دین، حمایت نموده و اقداماتی را رقم میزنند. حال مانند همیشه این پرسش، بی پاسخ میماند این فعالان حقوق بشر در استیفای حقوق بیش از یک میلیارد مسلمان که به کتاب آسمانی آنها توهین شده است، چه کردهاند؟ بیتردید جریان به دام افتادن عوامل شبکههای مضلین و انهدام سایتهای آنان بر برخی گران آمده که به هر حربهای متوسل شده و به هر طناب پوسیدهای دستی میزنند. حمایت شبکه تلویزیونی BBC و شخص سازگارا، از سعید ملکپور کدام واقعیت را منعکس میکند؟ آیا جز این است که آنها از به دام افتادن عملهای از عمال شیطان بزرگ ناخشنود شده بودند؟ نکته مهمتر آنکه از بین متهمان شبکه مضلین تنها شخص سعید ملکپور مورد حمایت ابلیسیان قرار گرفت، در صورتی که دیگر متهمان نیز شایسته ترحمی از آن دست بودند. نامههای گاه و بیگاه ملکپور از زندان و راهاندازی کمپینهای حمایت از او و دیگر مسائل مرتبط با وی که در فضای رسانهای ضد انقلاب منتشر میشود، بخشی از یک سناریوی برنامهریزی شده همزمان با نزدیک شدن به زمان صدور حکم سعید ملکپور ارزیابی شده و با هدف ایجاد انحراف در مسیر پرونده و تحت فشار قرار دادن قوه قضائیه و نیز از میدان به در کردن مرکز بررسی جرائم سازمان یافته در حال اجراست، غافل از اینکه بیش از سه دهه است که ملت ایران در این خصوص تجربه کافی به دست آوردهاند که به بلندگوهای تبلیغاتی وابسته گوش نسپرند و پشتیبان اقدامات فرزندان خود در حوزه امنیت عمومی و خانواده باشند. اشاره به این نکته نیز خالی از لطف نیست که با عنایت به محتوای سایت آویزون تمامی بازدیدکنندگان آن، نکات ذکر شده در این بیانیه که در خصوص عناوین فعالیتهای سعید ملکپور است را تایید میکنند و ذکر گفتههای ملک پور تنها به جهت رعایت امانت و احترام به روند قضایی پرونده میباشد. اشاره به تحرکات مذبوحانه جنود شیطان نیز شایان توجه است؛ آنجا که با نگارش مقاله، تحریر کتاب و یا ساخت فیلمهای مختلف و به راه انداختن هیاهو و پرداختن به مقوله هرزهگری و ابتذال در ایران، این پدیده را نکوهش میکنند اما از دیگر سو شاهدیم که با حمایت خود از تولیدکنندگان محتوای مستهجن و آنانی که مروج همان هرزگی و ابتذال بودند، اشک تمساح برای به اصطلاح این قربانیان نقض حقوق بشر میریزند. این رفتارهای متناقض نشان از فرصتطلبی مذبذبانی است که حیات خود را در تحقیر ایران و ایرانیان میبینند. ملکپور و اعضای باند وی جریانی را در این مرزو بوم پایهگذاری کردند که متأسفانه با اهمال برخی نهادهای ذیربط دامنه آن به ظهور سایتهای جدید ضد اخلاقی و ضد دینی که هر روز توسط دهها کاربر به سایت گرداب گزارش میشوند، انجامیده است. مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام میکند که بر اساس قانون و وظیفه و بنا به تعهد و تکلیفی که در حفاظت از ارزشها، اخلاق جامعه و تحکیم خانواده بر خود فرض دانسته است، حتی ذرهای از مواضع محکم خود در برخورد جدی و قانونی با جانیان فرهنگی و آسیبزنندگان به بنیانهای اخلاقی ایرانیان عقب نشینی نکرده و با جدیتی بیش از پیش به برخورد با آنان ادامه خواهد داد. امید که مسئولین امر در قوه قضائیه، در این جهاد اکبر سربازان کیان این مرز و بوم را کماکان همراهی کنند. «وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون»
برای دانلود فیلم اینجا را کلیک کنید.
:: بازدید از این مطلب : 241 نوشته شده توسط : رزمنده
حاشیه امن تروریست ها تا کجا؟!
(ضرورت رسيدگي قضايي در خصوص عملياتهاي تروريستي) متأسفانه علیرغم این همه فجایع و جنایاتی که توسط گروههای تروریستی مختلف با اسامی و عناوین گوناگون بر ملت عزیز و نظام مقدس ما تحمیل شده، تشکیل پرونده و محکومیت قضایی آمرین، مسببین، و مباشرین فراری این هزاران اقدام تروریستی و تعیین کیفر و محکومیت ایشان به پرداخت و جبران صدمات و خسارات مالی و معنوی وارده (دیه و دیگر خسارات مادی و معنوی وارده به اشخاص و وراث ایشان)، به اتهام مشارکت در جنایت به دلایل مختلف تاکنون حتی در یک مورد هم در داخل کشور اتفاق نیافتاده است.
عملیاتهای تروریستی سازمان یافته گروههای معاند از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون موجب شهادت نزدیک به ۱۶۵۰۰تن از هموطنان عزیزمان و ایراد صدمات جسمی و روحی و مالی غیرقابل جبران به هزاران نفر دیگر از ایرانیان شده است که در بین این شهدا و مصدومین، مسئولین رده بالای نظام تا افراد عادی به چشم می خورند.
متأسفانه علیرغم این همه فجایع و جنایاتی که توسط گروههای تروریستی مختلف با اسامی و عناوین گوناگون بر ملت عزیز و نظام مقدس ما تحمیل شده، تشکیل پرونده و محکومیت قضایی آمرین، مسببین، و مباشرین فراری این هزاران اقدام تروریستی و تعیین کیفر و محکومیت ایشان به پرداخت و جبران صدمات و خسارات مالی و معنوی وارده (دیه و دیگر خسارات مادی و معنوی وارده به اشخاص و وراث ایشان)، به اتهام مشارکت در جنایت به دلایل مختلف تاکنون حتی در یک مورد هم در داخل کشور اتفاق نیافتاده است.
این روند انفعالی و غیرقانونی آنقدر موجب تعجب و خرسندی مباشران فراری و مسببین این جنایتها و رهبران گروههای تروریستی شده که امر بر آنها مشتبه شده و هم اکنون علیرغم مدارک متقن و غیر قابل انکار متعددی که در مکانها و ادارات مختلف قضایی و امنیتی کشور بصورت پراکنده در انتساب این جنایات به آنها وجود دارد، با وقاحت تمام عملا منکر این اقدامات جنایتکارانه می شوند؟! گویی که اصلا جنایاتی رخ نداده است؟! و حتی در مقابل، حکومت اسلامی را متهم می کنند که اعضای گروههای آنها را بدون هیچ دلیل و ناعادلانه مجازات نموده است؟!
علی ایحال باز هم باید گفت گذشته ها گذشته و باید در پی این باشیم که از هم اکنون چه باید کرد؟! طراحی و فرمان انجام عملیاتهای تروریستی در سلسله مراتب تشکیلاتی شکل گرفته و در نهایت توسط عامل و یا عوامل شاخه نظامی گروه تروریستی به انجام می رسد. لذا در این فرآیند به سبب وحدت قصد معاونین و مباشرین، از نظر حقوق کیفری پذیرفته شده بین الملل و همچنین حقوق داخلی جنایت صورت گرفته عملا منتسب به تمام افراد دخیل در آن فرآیند از ابتدا تا انتها بوده و ایشان شریک در جنایت قلمداد می شوند. چه اینکه در حقوق بین الملل کیفری و کنوانسیونها و قطعنامه های ضدتروریستی شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز همین تفکر و دیدگاه به وضوح مشاهده می شود.
بنابراین در بعد داخلی تمامی افرادی که در این سلسله وجود دارند علاوه بر مجازات مقرره در قانون مجازات اسلامی، مستند به مواد ۳۱۶، ۳۱۸، ۳۶۳ همان قانون و نیز مواد ۱و ۲ قانون مسئولیت مدنی، و دیگر مواد قانونی مرتبط و همچنین قواعد حقوقی بین المللی تقصیر و کنترل، مسئول جبران خسارات مادی و معنوی وارده می باشند و حتی اگر همه و یا بعضی از ایشان نیز معدوم، و یا فراری و مجهول المکان باشند دلیل و توجیهی بر توقف دادرسی و عدم احضار متهمین زنده و اصدار قرار مجرمیت و کیفر خواست و نهایتاً رای غیابی بر محکومیت جزایی و الزام به جبران خسارت وارده ایشان نخواهد بود.
ناگفته نماند در اینجا مجازاتهای مذکور در کتاب حدود قانون مجازات اسلامی (مجازات از باب محاربه) موردنظر نیست چرا که اگر محاربه را دارای خصیصه حق الهی صرف بدانیم اصدار رای غیابی در آن خصوص منع قانونی دارد هر چند که حتی در آن مورد نیز شروع به رسیدگی قضایی و احضار متهم و یا متهمین از طریق نشر آگهی و تحصیل دلایل و اخذ شهادت شهود و غیره از وظایف دستگاه قضایی بوده و هست و صرفا پس از تکمیل پرونده، اصدار رای منوط به حضور متهم خواهد بود. ولی از آنجا که در این موارد شاکی و مدعی خصوصی نیز وجود دارد دستگاه محترم قضایی تکلیف داشته و دارد تا نسبت به محکومیت مسببین در خصوص جبران خسارات وارده رسیدگی و اصدار رای نماید.
نکته بسیار اساسی و حائز اهمیت اینکه علیرغم این واقعیت که قضات ما در خصوص جرایم عادی تمایلی به صدور رای محکومیت معاونین و مسببین جرم به پرداخت دیه و دیگر خسارات مادی و معنوی وارده ندارند و معمولا صرفا مباشر جنایت را مسئول پرداخت دیه و احتمالا خسارات می دانند، ولی از آنجا که در گروه های تروریستی وضعیت خاصی حاکم است به یقین می توان و باید اذعان نمود در این جنایات سبب اقوی از مباشر است و اگر آمران و طراحان و مسببین نبودند به یقین مباشر آن عملیات را انجام نمی داد.
همچنین سیاق مواد ۱۸۶ و ۱۸۷ قانون مجازات اسلامی که تمامی اعضا و حتی هواداران آن گروه ها را محارب قلمداد نموده موید وضعیت ویژه ای است که در گروه های معاند و برانداز وجود دارد. لذا فرض صحیح این است که همه اعضای خرد و کلان این گروه ها با علم به اهداف آن گروه و نتایجی که ممکن است اقدامات این گروه ها به بار آورد به عضویت آن گروه ها درآمده و نسبت به آن اهداف آگاهی دارند و به همین خاطر در جنایاتی که توسط اعضای آن گروه انجام می شود به عنوان شریک محسوب می شوند.
همچنین ماده ۳۱۸ قانون مجازات اسلامی اشعار می دارد: تسبیب در جنایت آن است که انسان سبب تلف شدن یا جنایت علیه دیگری را فراهم کند و خود مستقیما مرتکب جنایت نشود به طوری که اگر نبود جنایت حاصل نمی شد. بنابراین باید گفت، معاونت در جرم و یا سببیت در ایجاد خسارت، با وجود و اثبات قصد مشترک و علم معاون برای عمل مباشر، و یا مدخلیت و کمک در ایجاد و تاثیر سبب نهایی به وقوع می پیوندد و در این جنایات نیز رابطه علیت و سببیت بین نتایج حاصله از جنایات صورت گرفته و خسارات وارده با افعال و قصد رهبران و آمران سازمان تروریستی به منظور ایراد ضربه به نظم عمومی جامعه با ایجاد رعب و وحشت بوده و این امر احراز و اثبات شده است.
بعلاوه، مستند به نظریه شماره ۷۳۲۵۵/۷- ۱۸/۱۰/۱۳۸۴ ا.ح.ق: «هر چند تسبیب درجنایت فی نفسه از اقسام عمد و شبه عمد نیست لکن ممکن است در حکم عمد و شبه عمد باشد مثلا اگر ایجاد سبب به قصد قتل باشد در حکم قتل و مستوجب مجازات قتل عمد است...» مستند به ماده ۳۱۶ قانون مجازات اسلامی «جنایت اعم از آن که به مباشرت انجام شود یا به تسبیب یا به اجتماع مباشر و سبب موجب ضمان خواهد بود» و ماده ۳۶۳ آن قانون تصریح می نماید: «در صورت اجتماع مباشر و سبب در جنایت مباشر ضامن (دیه و خسارات) است مگر این که سبب اقوی از مباشر باشد» همچنین، وفق موازین فقهی در مواردی که جنایت صورت گرفته عرفا منتسب به فعل مسبب یا مسببین می باشد سبب اقوی از مباشر خواهد بود که مصداق این امر در سازمانهای غیرقانونی و تروریستی به وضوح عینیت یافته و عامل بر اثر تحمیل، اکراه و یا اغفال صرفا از سلسله مراتب سازمانی اطاعت کرده و به دستور آنان مبادرت به انجام عملیات تروریستی نموده و عرف بدون هیچ شک و شبهه ای آن عملیاتها را منتسب به سازمان می داند و نه شخص عامل و یا مباشر. مضافاً اینکه جذب، آموزش، و پشتیبانی لجستیکی و اطلاعاتی و عملیاتی مباشر تماماً برعهده سازمان بوده است و به قطع و یقین باید گفت که اگر سازمان تروریستی و فرمان صادره سلسله مراتب آن سازمان نبود عملیات تروریستی انجام نمی شد. مواد ۱ و ۲ قانون مسئولیت مدنی اشعار می دارد:
ماده ۱- هرکس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه بی احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا به هر حق دیگر که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده لطمه ای وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود می باشد.
ماده ۲- در موردی که عمل واردکننده زیان موجب خسارت مادی یا معنوی زیان دیده شده باشد دادگاه پس از رسیدگی و ثبوت امر او را به جبران خسارات مزبور محکوم می نماید و چنان چه عمل واردکننده زیان فقط موجب یکی از خسارات مزبور باشد، دادگاه او را به جبران همان نوع خساراتی که وارد نموده محکوم خواهد بود.
شایان ذکر اینکه، مستند به ماده ۲۵۹ ق.م.ا: «هرگاه کسی که مرتکب قتل موجب قصاص شده است بمیرد قصاص و دیه ساقط می شود» بنا بر ماده اخیرالذکر اگر در عملیاتهای تروریستی که در اغلب اوقات مباشرین در حین و یا پس از عملیات به هلاکت می رسند و یا اساساً شناسایی نمی شوند ولی یک گروه تروریستی مشخص مسئولیت آنرا بعهده می گیرد و یا شواهد و قرائن حاکی از انجام آن عملیات تروریستی توسط گروه خاصی است، سبب را اقوی از مباشر و ضامن پرداخت خسارات ندانیم برخلاف عقل و عدالت عمل کرده و عملا با دست خود به دشمن خود کمک کرده ایم و با فرض اینکه معاونین و مسببین استطاعت جبران خسارات وارده را داشته باشند (که معمولا دارند) این حق را از بازماندگان محترم شهدای ترور و آسیب دیدگان از بابت عملیات تروریستی سلب کرده ایم و من غیر حق تمام بار مسئولیت جبران خسارات را بر بیت المال تحمیل کرده ایم.
اکنون شاید این سؤال به ذهن متبادر شود که نتیجه انجام فرآیند آیین دادرسی و در نهایت اصدار رأی محکومیت معاونان، مسببان و مباشران عملیاتهای تروریستی چیست؟ پاسخ اینکه:
۱.اصل صلاحیت سرزمینی از اصول اساسی و زیربنایی صلاحیت قوانین کیفری جهانی به شمار می رود و مستند به ماده ۳ قانون مجازات اسلامی رسیدگی به جرایم ارتکابی در سراسر کشور در صلاحیت دادگاههای کشورمان و از وظایف این مراکز قضایی می باشد و هیچ مرجع قضایی حق ندارد به هر بهانه از جمله در دسترس نبودن متهم یا متهمین کار رسیدگی به جرایم ارتکابی در کشور و تعیین کیفر برای مرتکبین و محکومیت ایشان به جبران خسارات ناشی از جرم را متوقف نماید.
لذا رسیدگی به این جرایم تا اصدار حکم مقتضی از وظایف عینی و غیرقابل انکار دستگاه محترم قضایی بوده و هست که متأسفانه در خصوص جرایم تروریستی تاکنون به نحو غیرقابل گذشتی اهمال شده است. پرواضح اینکه اگر این اقدامات صورت گیرد، ما از بعد داخلی و بین المللی به تکلیف قانونی خود عمل کرده و علاوه بر انجام وظیفه ذاتی خود ایجاد هرگونه تشکیک در وقوع جنایت و یا چگونگی وقوع آنرا از مخالفان و بدخواهان سلب کرده ایم.
۲.موجب تحصیل به موقع دلایل، از جمله گزارشات کارشناسی در خصوص برآورد خسارات وارده، اخذ شهادت شهود، گواهی پزشکی قانونی وغیره پس از وقوع جنایت و قبل از کمرنگ شدن و یا از بین رفتن دلایل خواهد شد.
۳.انجام کامل فرآیند، دادرسی این شبهه را درمحافل بین المللی و احتمالاً داخلی پیش نخواهد آورد که فرآیند دادرسی عادلانه رعایت نشده است و آنها ناعادلانه مجازات شده اند. چرا که عدم رعایت شیوه دادرسی عادلانه و عدم احضار و ابلاغ وقت دادرسی به متهم یا متهمین از طرق مقرر در قانون از جمله نشر آگهی درمورد متهمین مجهول المکان، و موارد جزایی دیگر تماماً موجب می شود که ازحیث حقوقی، این فرآیند یک بازی سیاسی جلوه داده شود و موجبات جوسازی علیه حکومت ج. ا. ایران را فراهم نماید.
۴.پس از انجام تکلیف قانونی با تقدیم آراء صادره به پلیس بین الملل می توان تقاضای جلب بین المللی آن افراد را نمود که بسیار موثرتر از درخواست جلبی است که مستند به دلایل قضایی و رای محکومیت دادگاه صالحه نباشد و شبهه سیاسی بودن و کم اعتباری آن درخواست را مرتفع خواهد کرد.
۵.اگر اموالی از مباشرین و مسببین جنایت درکشور یافت شود می توان از آن اموال خسارات وارده را جبران نمود.
۶.با ارائه رای صادره به دادگاههای دولی که محکومین در محدوده قلمرو آن کشورها اقامت دارند می توان درخواست استرداد مجرمین را نمود. چرا که تمام کنوانسیونهای بین المللی مربوط به تروریسم، براساس اصل «استرداد یا مجازات» دولتهای عضو را مکلف می سازند تا در صورت عدم استرداد متهم، نسبت به محاکمه و مجازات وی اقدام نمایند و از آنها می خواهند درجلوگیری و سرکوبی جرایم تروریستی با یکدیگر همکاری داشته باشند.
۷.براساس قاعده عموماً پذیرفته شده و بین المللی، اجرای احکام مدنی دادگاههای خارجی از کشور بیگانه، می توان تقاضای توقیف، اموال محکومین درکشورهای خارجی و جبران خسارات وارده را بنماییم.
۸.بر فرض اینکه دولتی که متهمین درآن اقامت دارند حاضر به استرداد و اجرای حکم پرداخت خسارت مدنی از اموال محکوم علیهم نشد و یا صرفاً دستور اجرای پرداخت خسارات وارده از اموال محکوم علیهم را تنقیذ و اجرا کند ولی حاضر به استرداد محکومین برای تحمل کیفر درکشورمان نشود، با استناد به قاعده بین المللی انکار و ممانعت از اجرای عدالت، درخواست رسیدگی ماهوی به جرایم انتسابی به محکومین ومجازات ایشان درکشورمتوقف فیه متصور و امکان پذیر خواهد بود.
۹.به لحاظ انجام اقدامات قضایی، عملاً قاطع مرور زمان مجازات جنایات کیفری که تقریباً همه کشورهای جهان در آئین دادرسی کیفری خود درج نموده اند خواهیم شد و اگر دربرهه ای از زمان بمنظور مجازات مرتکبین عملیاتهای تروریستی ناچار به طرح شکایت کیفری بر علیه محکومین درکشورهایی شویم که ایشان در آنجا اقامت دارند انجام تکالیف قضایی از ابتدا تا انتها قاطع مرور زمان جرم انتسابی درآن کشورها خواهد بود و با قرار موقوفی تعقیب به لحاظ مرور زمان مواجه نخواهیم شد.
پیشنهادات:
۱. همه روسای محترم دادسراها مکلف شوند در انجام وظیفه ذاتی خود، کلیه اقدامات قضایی لازم مورد اقدامات تروریستی که درچند سال اخیر توسط کلیه گروههای تروریستی درنقاط مختلف کشور خصوصاً شهر زاهدان صورت گرفته و یا احتمالاً درآینده بوقوع خواهد پیوست. فوراً به انجام برسانند و پس از تکمیل پرونده آن را بمنظور اصدار حکم محکومیت مسببین به مجازات وجبران خسارات وارده به دادگاه صالحه ارسال نمایند. تذکر بسیار مهم اینکه تمامی مرتکبین اعم از مباشرین و مسببین مربوطه گروه تروریستی که بصورت مستقیم یا غیر مستقیم درجنایت صورت گرفته نقش داشته اند به عنوان متهم طبق آئین دادرسی کیفری تحت تعقیب قضایی قرار گیرند.
۲. ریاست محترم قوه قضائیه درمرکز هر استان، یک شعبه دادگاه بمنظور رسیدگی به پرونده های تروریستی اختصاص دهند و به صلاحدید خود مشکل قانونی صلاحیت محلی رسیدگی به پرونده های مرجوع الیه را درمرکز استان حل نمایند به نحوی که هیچ ایراد حقوقی دراین خصوص وارد نباشد.
۳. روسای محترم دادگاههای رسیدگی کننده توجیه شوند، اولاً کلیه مباشرین، معاونین و دریک کلام کلیه مسببین و مرتکبین جنایت را متضامناً محکوم به جبران خسارات وارده نمایند و همچنین نسبت به تمامی خسارات وارده از جمله خسارات وارده مازاد دیه و خسارات معنوی وارده اصدار رای نمایند تا در مواردی که مباشر عملیات تروریستی درحین عملیات به هلاکت رسید و یا در فرآیند قضایی به عنوان محارب اعدام شد، و یا اینکه توانایی جبران خسارات وارده را ندارد. بر فرض مراجعه به دادگاههای خارجی محل اقامت محکومین، درخواست اجرای خسارات مدنی ناشی از جرم کیفری رقمی قابل ملاحظه و جبران کننده خسارات وارده باشد.
اوباما VOA را تحقير كرد تا BBC را بي حيثيت كند
مصاحبه باراك اوباما با شبكه بي بي سي انگليس (در واكنش به موج آفريني موفق احمدي نژاد در سازمان ملل) هرچند كه از سوي محافل سياسي و رسانه اي دنيا «منفعلانه، از سر دستپاچگي، بازي خوردن از حريف، و بي تاثير» ارزيابي شد اما واجد يك «پيام» بود و آن اعلام رسمي تخته شدن در صداي آمريكا (VOA) بود.
سكولاريسم نو با بررسي اين موضوع نوشت: وزارت خارجه آمريكا هيچ تمايلي به مصاحبه اوباما با VOA نداشت. گفته مي شود پس از مصاحبه اوباما با بي بي سي، تهيه كنندگان و خبرنگاران صداي آمريكا در راهروهاي VOA به طنز به هم مي گفته اند كه صداي آمريكا ديگر صداي آمريكا نيست. اين در حالي است كه صداي آمريكا تنها چند صد متر با كاخ سفيد فاصله دارد. اين اتفاق باز هم صحه بر ضعف هاي پنهان و پيداي مديريتي در بخش فارسي صداي آمريكا است. چرا كه اين رسانه بخشي از ابزارهاي اجرايي سياست هاي رسانه اي دولت آمريكا به حساب مي آيد كه در يكي از مهم ترين رخدادهاي سياسي در قبال ايران به بازي گرفته نشده است. اين رسانه ضد انقلابي نوشت:«از چندي پيش و پس از طرح موضوع بحران هاي مديريتي در بخش فارسي صداي آمريكا كه منجر به برداشته شدن مدير اين راديو يعني «آلكس بليدا» شد، بسياري بر اين باورند كه رسانه اي با بودجه بالاي اختصاص يافته نتوانسته است جايگاه خود را به عنوان يك مرجع تثبيت كند. اين در حالي است كه پس از رايزني هاي بسيار گفته مي شود تلاش هايي براي تثبيت علي سجادي به عنوان مدير از سوي برخي انجام گرفته اما بر خلاف زمان اعلام شده در ماه سپتامبر هنوز مديري در صداي آمريكا براي بخش فارسي تعيين نشده است. اينك برخي از نيروهاي حرفه اي در صداي آمريكا اين اتفاق را يك بخش فراموش نشدني در كارنامه خود مي دانند.» در عين حال آنچه سكولاريسم نو فراموش كرده مورد اشاره قرار دهد انتقادهاي جدي رسانه هاي حرفه اي از شبكه بي بي سي است هم از آن جهت كه مصاحبه با اوباما به شكل يك رپرتاژ آگهي ضعيف و بدون چالش مورد نياز گفت وگوهاي جدي رسانه اي به اجرا درآمد و هم به اين دليل كه نشان داد بي بي سي نه تنها مستقل از وزارت خارجه انگليس نيست و رسانه اي كاملاً رسمي و دولتي است، بلكه مهم تر از آن در خدمت وزارت خارجه آمريكا قرار دارد و به عنوان زايده رسانه اي بين دولتي عمل مي كند.
،پس از قطعی شدن جدایی جریان اصلاحات از فرقه سبز که منجر به فعال شدن بنیاد باران در قالب یک حزب شده،عناصر اصلی جریان اصلاحات ستادها و تشکل هایی را که در انتخابات دهم در اختیار موسوی قرار داده بودند به همکاری مجدد فراخوانده و به بازسازی دوباره تشکیلاتی آنها مشغولند.
دادستان تهران گفت: عدهاي ميخواهند قتل پزشكان را هم سياسي جلوه دهند. عباس جعفري دولتآبادي، دادستان تهران در مراسم توديع و معارفه سرپرستان قديم و جديد دادسراي ناحيه 10 هاشمي اظهار داشت: برخي از سايتها در موضوع قتل پزشكان تهراني قصد داشتند اين قتلها را سياسي جلوه بدهند در حالي كه قاتل پزشك دوم دستگير شد و پدرش هم در گيلان غرب خودكشي كرد و درخواست كرد اين پرونده به تهران ارسال شود. وي افزود: برخي ميخواهند اين گونه جلوه دهند كه تمام قتلهاي ايران سياسي است و اين قتلها را با قتل دكتر علي محمدي و دكتر معتمدي ارتباط دادهاند. جعفري در مورد نتيجه پرونده اولين قتل پزشك تهراني گفت: قتل اولي كه در بلوار كشاورز رخ داد هنوز در مسير تحقيقات ادامه دارد و سرنخ خاصي پيدا نكرديم. وي با رد برخي شايعات مبني بر انتقال پرونده قتل پزشكان از دادسراي جنايي گفت: پروندهها هنوز در دادسراي جنايي است و اظهار نظرها مبني بر انتقال پرونده به جايي ديگر اشتباه است. دادستان تهران درباره دستگيريهاي انجام شده در اصفهان گفت: مرخصي دادن به زندانيها نبايد به اين گونه باشد كه افراد بعد از مرخصي به فعاليت سياسي بپردازد ولي برخي از آنها به اصفهان رفتهاند كه مجبور به دستگيري آنها شديم. وي ادامه داد: نهادها و سازمانهايي كه پروانه فعاليت ندارند نبايد فعاليت نكنند و افرادي كه از مرخصي استفاده ميكنند بايد به اصول آن پايبند باشند. جعفري ادامه داد: وقتي رأفت اسلامي شامل حال زندانيها ميشود آنها بايد قدر اين موقعيت را بدانند. وي با بيان اينكه جريانهاي سياسي بايد مرزهاي خود با نظام را روشن كنند گفت: عدهاي ميخواهند همچنان در تنور حوادث بدمند و به آن دامن بزنند. دادستان تهران ادامه داد: انتقاد از جمهوري اسلامي آزاد است اما تقابل با جمهوري اسلامي ايران بيپاسخ نخواهد ماند. وي با خطاب به مسئولان نظام گفت: مسئولان آرامش را رعايت كنند و از بيان سخناني كه آرامش و وحدت جامعه را بر هم ميزند جلوگيري كند. دشمنان در مرزها نشستهاند تا از اختلاف ميان مسئولان سوء استفاده كنند. جعفري افزود: نظام جمهوري اسلامي ظرفيت بالايي در زمينه رأفت در برخورد با كساني كه در مقابل نظام قرار گرفتهاند دارد اما در جاي خود با آنها برخورد كرده است. كساني كه ميخواهند به دامان ملت برگردند بدانند هيچ زماني براي بازگشت دير نيست و انتخاب ساير راهها عاقب به خيري به دنبال ندارد. اخبار مربوط به توديع و معارفه سرپرستان جديد و قديم دادسراي ناحيه 10 هاشمي متعاقباً ارسال خواهد شد.
:: بازدید از این مطلب : 217 نوشته شده توسط : رزمنده
مرصاد؛ کمینگاه جریان شناسی نفاق اندکی پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران مبنی بر حاکمیت صلح در منطقه و پایان تجاوز نیروهای بعثی، گروهک مزدور و ستون پنجم بعث، به سرکردگی منافق ترین زوج تاریخ؛ رجوی، از مرزهای غربی کشور به قصد تصرف و غارتگری شهرهای ایران، و در نهایت براندازی نظام حاکم، وارد کشور شده و جنایات شنیعی برعلیه مردم بی گناه منطقه مرتکب شدند. اما منافقین در این عملیات در کمین گاه الهی مرصاد، با شکست مفتضحانه مواجه شده و این منطقه به عنوان نمادی از اضمحلال آنها در تاریخ ثبت گردید. با این مقدمه، تنگه چار زبر یا همان مرصاد در حد فاصل کرمانشاه و اسلام آباد غرب، شایسته ترین گزینه جهت یادآوری رشادت های شهدا و ایثارگران عملیات مرصاد و نیز عبرت آموزترین صحنه تاریخ انقلاب برای شناسایی جریان های نفاق گونه و ضد انقلاب به شمار می آید. البته افلا یعقلون...!
دراین بین آنچه مهم است تبیین وآگاه سازی ملت غیور ایران اسلامی از توطئه ها و ترفند های حرکت منافقانه و لایه دار برخی انقلابیون قلابی است که در پوشش عملکرد گذشته خود مبنی بر داشتن فعالیت های ظاهرا هم سو بانظام، چهره واقعی خود را از پس پرده خارج نموده و به دنبال براندازی حاکمیت الهی و ولایی در این مرز و بوم می باشند. بی تردید این امر خطیر – تبیین و روشنگری آحاد ملت – تنها و تنها از عهده کسانی بر می آید که در وهله اول خود زخم خورده و قربانی جریانات نفاق گونه بوده و نیز با روش و منش تخصصی و عملی، گام های چندین ساله در زمینه تحقیق، تفحص و شناسایی خیزش های ناملموس و ناصواب را برداشته اند و با اطمینان خاطر و استنادات قابل قبول، شگردهای منافقانه جریان های ضد دین و معاند نظام را در زمان درست خود بر ملا می سازند. بنابراین می توان نتیجه گرفت توقع به جایی است که کانون هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور) به عنوان تنها مجموعه تحقیقاتی و مطالعاتی در عرصه نفاق شناسی ورود کرده و رسالت ماهوی خویش را در این خصوص محقق گرداند. اخیرا خبری در یکی از سایت های وابسته به نفاق سبز، راجع به نمایشگاه دائمی این کانون در تنگه مرصاد (نمایشگاه جنایت های منافقین و بررسی نفاق جدید بعد از انتخابات سال ۸۸) درج شده که در آن عنوان شده عده ای از بسیجیان دوران دفاع مقدس، ضمن بازدید از نمایشگاه مذکور پس از اعتراض به همسو ساختن سران نفاق سبز با نفاق جدید، توسط مسئولان نمایشگاه، به مشاجره لفظی و فیزیکی پرداخته و به این ترتیب تنش هایی در این نمایشگاه ایجاد شده است. گذشته از این خبر کذب و تحریف شده، نکات حائز اهمیتی در این مسیر به چشم می خورد؛
یکی آنکه دار و دسته یکی از نامزدهای شکست خورده سال ۸۸، که پیشتر به آقای متوهم مشهور شده است، با کارنامه معلوم الحال نسبت به بسیجیان عزیز و مخلص، اکنون دایه بهتر از مادر شده و فریاد وا بسیجیا سر داده اند! اینان فراموش کرده اند که تا چند ماه پیش و با گستاخی تمام در بیانیه های خود، اقدامات دفاعی نیروهای بسیجی را در کنار سایر نیروهای نظامی در جهت برقراری نظم و آرامش در جامعه به مثابه حملات دیکتاتور مآبانه و خشونت طلبانه قلمداد می کردند و به آزار و اذیت بسیجیان جان بر کف در صحنه های اغتشاشات برآمده از درون جنبش سبز پرداختند. دوم این که آقای موسوی که اخیرا توسط خیلی از سرداران دوران جنگ تحمیلی، به عدم حمایت مالی و معنوی از جبهه ها محکوم شده است نگران حوزه مقاومت و دفاع مقدس و حفظ ارزش های آن شده است و سعی نافرجام در سرکشی به خانواده شهدای سرداران جنگ و اعزام تیم های شبهه افکن به مناطق جنگی دارد تا با این حرکات بتواند کشتی پوسیده فتنه را در ساحل بدنه ارزشی و نفوذ ناپذیر مردم آگاه جامعه لنگر اندازد!
سوم اینکه به صراحت باید اذعان نمود که جریان نفاق و منافقین از صدر اسلام تاکنون رایج بوده و در هر برهه با رنگ و لعاب مقتضیات خود رخ نموده است. ملت شریف ایران از ابتدای انقلاب تا سال ۸۵ بیش از ۱۶ هزار نفر از بهترین جوانان و دیگر آحاد خود را از طریق عملیات های تروریستی منافقین متنوع از دست داده است. بنابراین باید گفت آزموده را آزمودن خطاست و به عبارتی دیگر مردم خوب می دانند که در فتنه ۸۸ نیز گونه ای دیگر از نفاق با رنگی تقلبی – سبز – پا در عرصه مبارزه با نظام مقدس جمهوری اسلامی نهاد و با پیوند ناگسستی بین این دو نفاق، بیشترین لطمات و حوادث ناگوار را بر زندگی هموطنانمان حادث و وارد ساخت. چهارم اینکه شواهد حاکی از آن است که اختلافات و منازعات موجود در سران فتنه به حد اعلای خود رسیده و این اختلافات در بین زوج نفاق سبز بیشتر جلوه کرده است؛ بطوریکه "عروس آذربایجان"! با گفتگوهای متنوع خود با سایت های ضد انقلاب، پرده از چهره حقیقی جریان غرق شده در آن برداشته و حتی گستاخی را به آنجا می رساند که آب در آسیاب منافقین ریخته و به وضوح سنگ آنها را به سینه می زند. وی در مصاحبه با سایت ضد انقلاب خودنویس، اجرای حکم صادر از سوی مجامع قضایی و در خصوص منافقین را جنایتی معرفی می کند که با آب زمزم هم نمی توان آن را پاک کرد! به نظر می رسد آقای میر حسین موسوی عنان همسر خود را از کف داده و دیگر هیچ تسلط و اشرافی بر همسر خود ندارد. همچنین زوجه او در مسیر نزاع با زوج شکست خورده خود، راهبری فتنه سبز را توسط او به چالش کشیده و او را شخصی منزوی، شکست خورده و بی تدبیر معرفی کرده است. از سوی دیگر تفکرات فمینیستی این زن مزید بر علت شده تا خود را با زور و زر بر اریکه قدرت و لیدری به اصطلاح جنبش سبز بنشاند و برای رسیدن به این پست حتی حاضر است همسر خود را که بانی اهدای لقب روشنفکر ترین زن ایرانی به او بوده را به گوشه رینگ رهنمود سازد. بی تردید افکار عمومی خواهان پاسخی مناسب برای همسر میرحسین مبنی بر سیاست جانب دارانه و فاحش وی از گروهک تروریستی منافقین می باشد و نکته پایانی آنکه سران فتنه باید بدانند رجس و پلیدی مرموزانه و منافقانه آنها – همچون ارتباط و دید و بازدید از خانواده های بازداشت شده و کشته شده معلوم الحال منافقین مانند شیوا نظرآهاری، سهراب اعرابی،فاطمه رهنما معشوقه برادر همسر میرحسین، کیوان صمیمی و ... است که با دریایی از آب زمزم تطهیر نخواهد شد و مثال لکه سیاهی در تاریخ عوام فریبانه آنان ثبت و ضبط خواهد شد.
دولت خاتمی= معایب دولت هاشمی + بازیهای سیاسی ویژه
دولت خاتمی البته پرکار نبود بلکه به دنبال بازی های حزبی و سیاسی بود ولی پرخرجی های دولت سازندگی را هم داشت/ سبز مقدس ... سبز محترم ... سبز معترض ... سبز منحرف/ من پیشگو نیستم ! این را هم درست نمی دانم که از الان مانند برنامه 90 اعلام کنیم که ببینندگان محترم پیامک بزنند که این تیم می برد یا آن تیم ! اساسا این نوع اظاهر نظرها رجما ً للغیب است و فضلی برای گوینده و شنونده ندارد اما مهمتر از آن این است که از الان وظیفه خودم می دانم مردم و خودم را به این سمت و سو هدایت کنم که به اصلح رای دهیم
حجت الاسلام و المسلمین رسایی نماینده محترم مردم تهران و حومه در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سئوال یکی از کاربران که از وی درباره عملکرد و کیفیت هر یک از دولت های آقایان هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد پرسیده بود، گفت: « دولت هاشمی دولتی پرکار اما پرخرج هم بود . پرخرجی این دولت هم در سیاست های اقتصادی و هم در سیاست های مدیریتی آن نمایان بود . البته به دلیل این پرخرجی ها ، پرکاری دولت وی همواره در جیب قشر خاصی قرار می گفت. دولت سازندگی بیش از آن که مردم محور باشد، حزبی با محور شخص هاشمی بود .
دولت خاتمی البته پرکار نبود بلکه به دنبال بازی های حزبی و سیاسی بود ولی پرخرجی های دولت سازندگی را هم داشت . یعنی همان سیاست های مدیریتی و همان سیاست های اقتصادی هاشمی بر این دولت سایه انداخته بود . این دولت هم به دلیل برآمدن از دل احزاب ، مردم محور نبود اما به دلیل شخصیت ضعیف آقای خاتمی شخص محورهم نبود بلکه حزب محور بود.
وی همچنین پیرامون دو دستگی ملت بخاطر مسائل بعد از انتخابات به جنبش سبز و مخالفانشان اظهار داشت:
به عقيده من سبزها چهار دسته اند :
ایشان در پاسخ به سئوال فردی دیگر که از وی خواسته بود رئیس جمهور بعدی را از بین گزینه های معرفی شده پیش بینی کند، تصریح کرد: « من پیشگو نیستم ! این را هم درست نمی دانم که از الان مانند برنامه 90 اعلام کنیم که ببینندگان محترم پیامک بزنند که این تیم می برد یا آن تیم ! اساسا این نوع اظاهر نظرها رجما ً للغیب است و فضلی برای گوینده و شنونده ندارد اما مهمتر از آن این است که از الان وظیفه خودم می دانم مردم و خودم را به این سمت و سو هدایت کنم که به اصلح رای دهیم ، بلغ ما بلغ .»
حجت الاسلام رسایی همچنین درباره کاندیدا شدنش برای ریاست جمهوری تاکید کرد:
مصطفي كواكبيان، نماينده مردم سمنان در مجلس شوراي اسلامي در گفتوگو با فارس، با اشاره به اينكه اگر احزاب اصلاحطلب از خاتمي يا موسوي حمايت كردند تنها يك حمايت انتخاباتي بوده است، اظهارداشت: اين آقايان نبايد مدعي باشند كه ليدر احزاب هستند يا احزاب بگويند اينها ليدر حزبي ما هستند بلكه اين موضوعات فقط مربوط به زمان انتخابات بود و پس از اتمام انتخابات، بحث كانديداتوري نيز تمام ميشود.
وي برهمين اساس به اختلافات ميان سران اصلاحطلبان اشاره كرد و گفت: در بين سران اصلاحات اختلاف وجود دارد؛ البته اين اختلافات در ميان گروه و جناح ديگري نيز به وجود مي آيد همانگونه كه در بين اصولگرايان نيز اختلاف وجود دارد.
بالاخره بیگانگان به کودتا علیه نظام اعتراف کردند
:: بازدید از این مطلب : 218 نوشته شده توسط : رزمنده
جزئیاتی از همکاری جریان فتنه و ملی - مذهبی ها
در ادامه همکاری های تشکیلاتی جریان فتنه و ملی – مذهبی ها، سرکشی های استانی برخی نمایندگان اصلاح طلب از تشکل های رو به خاموشی ملی – مذهبی افزایش یافته است. این سرکشی ها که با محوریت برخی زنان اصلاح طلب صورت می گیرد در راستای فعال سازی تشکل های ملی- مذهبی در برخی استان ها می باشد.
برنامه جدید فتنه گران و غرب برای ناامنی اجتماعی ایران
ایجاد ناامنی های امنیتی و سیاسی توسط امریکا و عوان و انصارش در داخل و خارج یکی از شیوه های بوده که همیشه آنها به دنبال آن بودند تا با ایجاد ناامنی نظام جهوری اسلامی را با مشکل مواجه سازند. در این راه آمریکا برای رسیدن به این هدف از هر اقدامی برای برهم زدن امنیت ملت ایران استفاده میکند. اتفاقاتی که طی هفتههای اخیر در سیستان و بلوچستان و کردستان رخ داده، همچنین حوادث و انفجارهای ماه پیش و در کنار اینها اقدامات و تحریم های شورای امنیت سازمان ملل، به روشنی گواه آن است که آمریکا و متحدان این کشور، از گسترش نفوذ و ارتقای جایگاه ایران در منطقه و جهان نگرانتر شده و اقدامات خود را برای برهم زدن امنیت ملی ایران تسریع کردهاند.
سازهای ناموزون در جریان فتنه موجب رد و بدل های پیام هایی میان برخی سران و لایه های پنهان ونیمه آشکارفتنه شده است. در پی عدم همراهی برخی از افراد و چهره های موثردر جریان فتنه در ماه های اخیر با میرحسین موسوی و فعال سازی تشکیلات موازی تحت عناوین مختلف بویژه شاخه ای استانی بنیاد باران،میرحسین موسوی پی به بروز این شکاف برده و از هم اکنون پیام هایی را به برخی لایه ها و افراد موثر جبهه اصلاحات ارسال کرده است.
کاسبی از حجاب توسط بی حجابان!
ماجرای شکایت آیت الله خزعلی از موسیقیهای صدا و سیما به رهبری
عکس العمل رهبری هنگام پخش موسیقیهای تند از صدا و سیما
تردید در وجود توهمی بنام اصولگرایی
اصولگرایی واقعا وجود دارد؟ یا آنچه موجود است اصولگرایانی غیرهمسو وبانام مشترک هستند؟
جریان موثر و ریشه دار اصولگرا در مقطع کنونی باید پرسش های مهم ذیل را پاسخ دهد: ه - و حتی فراتر از همه این ها، با توجه به دستاوردهای به دست آمده طی سه دهه بویژه دهه اخیر آیا باید سطح توقع حکومتی در حوزه دینداری از توده مردم چون گذشته تعریف شود و یا تعاریف جدیدی ممکن است که گستره بیشتری را زیر چتر ارزش های نظام جمع کرده و از سطح اصطکاک حکومت با مردم بکاهد؟ این روزنامه سپس توصیه کرده است: اگر رهبری یا مدیریت واحد اصولگرایان در حال حاضر به دلیل تعارض چهره های شاخص و یا معضلات فیما بین امکان پذیر نباشد، حداقل ستاد فراگیر یا شورای عالی اصولگرایان شکل گرفته و در وهله نخست با تصویب مانیفست یا اعلامیه مواضع و رویکردهای کلان جریان اصولگرا به ساماندهی وضعیت موجود بپردازد. طبعا لازمه این امر وزن کشی مجدد نفوذ رجال سیاسی، مذهبی اصولگرا و احزاب نه از منظر حضور در مناصب سیاسی بلکه از جهت میزان نفوذ و پذیرش مردمی است.
علت 20 سال دوری موسوی از سیاست
رهنورد در خصوص اینکه چرا موسوی 20 سال خارج از سیاست بوده است گفت:فکر می کرد افراد برجسته ای مثل آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی بر مسند امور هستند؛ از این رو دلیلی نمی دید پا وسط بگذارد.
وی با بیان اینکه در زمان مسئولیت خودش در دانشگاه الزهرا اجازه نداده است حراست دانشگاه به دختران بی حجاب تذکر دهند، گفت:در مورد پوشش شان هم فشاری روی دختران دانشجو نمی گذاشتم انجام شود .اولین کاری که کردم این بود که محافظان جلوی درب دانشگاه را که به پوشش خانم ها ایراد می گرفتند حذف کردم. وی سپس در تئوری جدید خود این حذف حراست را باعث افزایش تعداد دانشجویان دکترا دانست و ادامه داد:این اقدامات سبب شد دانشگاهی که فقط در یک رشته دارای فارغ التحصیل دکترا بود امروز در 8رشته دارای دکترا است. رهنورد در خصوص اینکه چرا موسوی 20 سال خارج از سیاست بوده است گفت:فکر می کرد افراد برجسته ای مثل آقای هاشمی رفسنجانی و آقای خاتمی بر مسند امور هستند؛ از این رو دلیلی نمی دید پا وسط بگذارد. وی در عین حال به اختلاف خود با موسوی در این زمینه اشاره کرد و گفت:من اما همیشه منتقد بوده ام... کتاب من 30 سال پیش مورد نقد یا بهتر بگویم مورد سرکوب فکری واقع شد روشن است که چقدر مورد فشار جریانهای واپس گرا بودم.
این سایت نوشت:تیم حفاظت بدون مسئول رها شده و نبودن سرپرست، که موجب نابسامانی و آشفتگی تیم حفاظت موسوی شده مایه نگرانی دوستداران و طرفداران اوست. سایت مزبور افزود: افرادی که در این سه ماه به تیم محافظان موسوی پیوسته اند سابقه کاری مشخصی ندارند و کسی نمی داند آنها کیستند و از کجا پیدایشان شده است.آنهاافرادی بدون تجربه و با سابقه کاری نا مشخص هستند ،تا آنجا که اطرافیان موسوی هر لحظه بیم آن را دارند که برای وی اتفاقی ناگوار رخ دهد! :: بازدید از این مطلب : 150 |
|
آرشیو مطالب آخرین مطالب پیوند های روزانه مطالب تصادفی مطالب پربازدید چت باکس
تبادل لینک هوشمند پشتیبانی LoxBlog.Com
|